ربودن اجساد کشتهشدگان و دفن شبانه و مخفیانه آنان بدون حضور اعضای خانواده سابقهای به درازای عمر جمهوری اسلامی دارد اما در جریان خیزش سراسری اخیر، با هدف تهدید خانوادهها، ارعاب معترضان و خاموش کردن شعله اعتراضها، ابعاد وسیعتری پیدا کرده است؛ برخی کاربران رسانههای اجتماعی این رویه را به صحنههایی هولناک از یک تراژدی غمانگیز تشبیه کردهاند، زیرا شواهد نشان میدهد که حاکمیت برای وادار کردن معترضان و خانوادهها به سکوت حتی از ربودن پیکر قربانیان کودک نیز ابایی ندارد.
بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر، از ۲۶ شهریور که خیزش سراسری ایرانیان علیه حکومت آغاز شد تاکنون، ۴۷۱ نفر کشته شدهاند که از این تعداد، دستکم ۶۴ تن کودک بودهاند. جمهوری اسلامی ایران در موارد متعدد، از تحویل اجساد معترضان به خانوادهها امتناع کرده و اجساد برخی قربانیان نیز تنها به شرط دفن شبانه و در سکوت، به خانوادهها تحویل شده است؛ در حالی که پیکر تعدادی از کشتهشدگان کلا بدون اطلاع خانواده آنان دفن شده است.
با این حال، شواهد نشان میدهد که در جریان خیزش سراسری اخیر، نجات پیکر عزیزان از دست ماموران امنیتی حکومت به یکی از نمادهای مبارزاتی مردم ایران تبدیل شده است. نمادی تاثیرگذار، تکاندهنده و غمانگیز که همافزایی ایرانیان برای ایستادگی در مقابل حاکمیت را تحکیم کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از تکاندهندهترین تصاویری که در جریان خیزش سراسری اخیر منتشر شد، مربوط به کیان پیرفلک، کودک ۱۰ ساله اهل ایذه، در میان قالبهای یخ بود. مادر کیان میدانست که در صورت انتقال پیکر فرزندش به سردخانه، ممکن است ماموران امنیتی او را بربایند. به همین دلیل از همسایهها یخ گرفت و تا صبح روز خاکسپاری، پیکر بیجان فرزندش را در خانه نگه داشت.
حامد سلحشور، یک جوان ایذهای دیگر، هنگام بازداشت کشته شد. ماموران حکومت او را بدون اجازه و اطلاع خانوادهاش، در قلعه تل دفن کردند اما اعضای خانواده، پیکر حامد را شبانه از خاک بیرون کشیدند و برای خاکسپاری به آرامگاه خانوادگی خود بردند. آنان گزارش کردند که بر بدن حامد سلحشور آثار شکنجه مشاهده کردهاند.
مهرشاد سماک، برادر مهران سماک، نیز جنازه برادرش را ربود و در خودرو گذاشت و تا صبح رانندگی کرد تا دست ماموران امنیتی به او نرسد. مهران سماک در جریان شادیهای پس از باخت تیم ملی مقابل آمریکا در انزلی، با گلوله ساچمهای کشته شد.
شبکه حقوق بشر کردستان پیشتر خبر داده بود که مردم جوانرود برای ممانعت از ربودن اجساد بهاءالدین ویسی و عرفان کاکایی، از جانباختگان این شهر، مقابل خانه آنان تجمع کردند. منابع خبری کردستان اعلام کردند که ماموران سرکوبگر پیکر سپهر مقصودی، نوجوانی که ۲۵ آبان کشته شد، را هم به خانواده او تحویل ندادند و بدون اطلاع خانواده دفن کردند.
پیکر نیکا شاکرمی، دختر ۱۶ سالهای که در بازداشت نهادهای امنیتی کشته شد، نیز در محلی بدون اطلاع و حضور خانوادهاش، دفن شد. پیکر رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار، نیز پس از انتقال به ایران، بدون اجازه خانواده به خاک سپرده شد.
علاوه بر این موارد، نهادهای امنیتی پیکر شماری دیگر از کشتهشدگان را تنها به شرط خاکسپاری در سکوت، به خانوادهها تحویل دادند و آنان را تهدید کردند که برای عزیزانشان مراسم برگزار نکنند. مجموعه این اقدامها نشان میدهد که جمهوری اسلامی حتی از اجساد قربانیان نیز بهشدت میهراسد و به شیوههای تکراری میکوشد شعله اعتراضها را خاموش کند. تخریب سنگ مزارها، شکافتن قبرها، خاکسپاری گروهی اعدامیان و معترضان و پنهان کردن آنان کینهورزی حکومت حتی به مردگان را هم آشکار میکند. ریشههای این انتقامجویی را میتوان در سالهای ابتدایی این حکومت نیز جستوجو کرد؛ وقتی که نیروهای حکومتی به دستور صادق خلخالی و تایید خمینی، به شهرری رفتند و آرامگاه رضاشاه پهلوی را تخریب کردند.
در سالهای گذشته، بارها اخباری از تخریب سنگ مزار افراد مشهوری مانند احمد شاملو و محمدعلی فردین منتشر شده است. تخریب گورستان بهائیان در خاوران تهران و شیراز و مفقود کردن اجساد معترضان و اعدامشدگان نیز از جمله مواردیاند که از کارنامه جمهوری اسلامی ایران پاک نخواهد شد.
امتناع نهادهای امنیتی از تحویل پیکر کشتهشدگان به خانوادهها واکنش دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد را نیز در پی داشته است. راوینا شمداسانی، سخنگوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر، در نشست خبری روز جمعه ۶ آبان در ژنو، درباره رفتار حکومت ایران با معترضان بازداشتی ابراز نگرانی کرد و گفت که آنان از تحویل اجساد برخی از کشتهشدگان به خانوادههایشان خودداری و در برخی موارد، اجساد معترضان کشتهشده را از خانوادهها پنهان میکنند و تنها به شرط برگزار نکردن مراسم یادبود یا مصاحبه با رسانهها، آنها را به خانوادههایشان تحویل میدهند.